صفحه ی اینستاگرامی شهرام سعادتیان

آدرس صفحه ای شهرام سعادتیان در اینستاگرام

https://instagram.com/shahram_saadatian

به مناسبت سالگرد جهان پهلوان تختی


هرچه دوستش به او گفت :

غلامرضا خم شو ، فایده ای نداشت

بعد از مراسم ازش پرسیدن ، چرا خم نشدی

برایت دردسر میشود ، او شاه مملکت است


گفت هر که میخواهد باشد :

تختی فقط برای بوسیدن دستان مادرش خم میشود


( روحش شاد )

زمستان در راه است، شین‎آبادی‌ها را فراموش نکنیم

اره ما مهر آمد. ماه مهربانی، ماه مدرسه و درس و مشق.

روز اول مهر، فاطمه هم مثل همه دانش‌آموزان، صبحانه‎اش را خورد، لباسش را پوشید و کیفش را روی دوشش انداخت، موهایش را شانه کرد و آماده رفتن شد اما تمایلی برای رفتن جلوی آینه نداشت! او یک دانش‌آموز شین‎آبادی است... لعنت به بخاری‎های چکه‎ای...


حادثه شین‎آباد ماه‎ها قبل به وقوع پیوست. شاید امروز و در آغاز فصل مدارس از شین‎آباد نوشتن آن هم در این برهه حساس زمانی به صلاح نباشد.

کسانی که اندکی از علم پزشکی یا پرستاری آگاهی دارند، مفهوم ۵۰ درصد سوختگی یا اسکارهای(زخم) دائمی ناشی از سوختگی، آن هم روی صورت کودکان معصوم را به خوبی می‎فهمند. انگشتان قطع شده هم جای تشریح و توضیح ندارند.

  

اینکه شاید دیگر هیچگاه موهبت خدادادی «زیبایی» به رخسار کودکان شین‎آبادی برنگردد، متاسفانه یک واقعیت تلخ و دردناک است که باور آن برای هر انسان منصفی زجرآور است. چندی قبل  اعلام شد که برخی از کودکان شین‎آبادی به ۷۰ تا ۱۰۰ عمل جراحی نیاز دارند! به نظر شما چهره‎ای که روی آن ۱۰۰ عمل صورت گیرد، چه بر سرش خواهد آمد؟ وزیر اسبق آموزش و پرورش همچنین وعده استخدام دانش‎آموزان شین‎آبادی را بعد از ۱۸ سالگی داده بودند! آیا این قبیل دست‌ودلبازی‎ها و حاتم‌بخشی‎ها نوعی فرافکنی و فرار به جلو نیست؟ به واقع اگر این رخداد برای فرزندان ما اتفاق بیفتد، شاید هیچگاه مسببان آن را نبخشیم و هیچ هبه‎ای را از آنان نپذیریم.

شاید الان دیگر هیچ کودک پیرانشهری نباشد که معنای یک بام و دو هوا را نداند. لااقل دانش‌‌آموزان پنجم دبستان مدرسه «انقلاب اسلامی» روستای شین‌‎آباد از توابع پیرانشهر استان آذربایجان‎غربی این موضوع را با گوشت و پوست خود درک کرده‎اند!

سال گذشته در حالی که وزیر از طرح‎های هوشمند‎سازی مدارس، اتصال تمامی مدارس به اینترنت ملی و طرح سند تحول بنیادین، طرح‎های جدید ۶ ـ ۳ ـ ۳ و ۳ ـ ۳ ـ ۳ ـ ۳ و ... در مدارس سخن می‎گفت و مدرسه‎ای را که سالن ورزشی نداشت، غیراستاندارد(!) می‎نامید، بسیاری از مدارس ما از استانداردهای اولیه یک مدرسه معمولی محروم بودند و در حالی که نسل بخاری‎های چکه‎ای و کاربراتوری در دنیا پایان یافته است و حتی در قدیمی‎ترین فیلم‎های سینمایی نیز، رد پایی از آنها دیده نمی‎شود، این قبیل بخاری‎های خطرناک هنوز در بسیاری از مدارس روستایی ما جولان می‎دهند و امسال زمستان نیز باز هم آشکارا به تمامی بخشنامه‎ها و آئین‎نامه‎های ایمنی و حفاظتی پوزخند خواهند زد.

البته «قسمت» و «تقدیر» هم در چنین ماجراهایی بی‎تقصیر نیستند. فقط ما متوجه نشدیم که چرا این «قسمت» و «تقدیر» فقط در مدارس مناطق محروم جولان می‎دهند و در مدارس امن و استاندارد، سر و کله‎شان پیدا نمی‎شود!
بگذریم ... وقتی هم در حادثه‎ای عامل انسانی نقش ندارد، چرا این همه سیاه‎نمایی و تخریب و زیر سوال بردن خدمات ارزنده! اصلا می‎توان به جای متهم کردن مسئولان از شرکت سازنده یا طراح کاربراتور این بخاری شکایت کرد؛ هر چند به گمان بنده الان باید نوادگان یا نتیجگان طراح این قبیل بخاری‎ها در دادگاه حاضر شوند و از زحمات پدربزرگ و جد پدری خود دفاع کنند، چرا که قطع به یقین تمامی طراحان و کارگران کارخانه تولیدکننده این بخاری‎ها سال‎ها است رخ در نقاب خاک کشیده‎اند!
به راستی تا کی قرار است عده‎ای، به‌خصوص در شهرستان‎ها و شهر‎های کوچک و مناطق محروم، برای رسیدن به پست و مقام با معصومیت، پاکی، زیبایی و آینده کودکان بی‎گناهی بازی کنند که تنها جرمشان این است که در روستا به دنیا آمده‎اند و حقشان از سرانه آموزشی مملکت تنها بخشنامه‎هایی است که از سال قبل به صورت اتوماسیون به مدیر مدرسه ابلاغ می‎شوند!
امید است مسئولان جدید آموزش و پرورش نگاه خود را به مدارس تغییر دهند و مفهوم کلمات «ایمنی و ضریب امنیت در مدارس» را بار دیگر بررسی کنند و نسبت به سرنوشت کودکان معصوم حساس‎تر باشند.
شاید فردا دیر باشد! به هوش...

بهترین سوژه

تابلو ؛ نقاش را ثروتمند کرد.

شعر ِشاعر به چند زبان ترجمه شد.

کارگردان جایزه ها را درو کرد...

و هنوز سر همان چهار راه واکس میزند

کودکی که بهترین ســــــــــــــوژه بـود

بدون شرح

گاهی کافیست یادمان باشد که هر کاری که انجام میدهیم :

خدا ما را می بیند ...

اگر تمام چسب زخم هایت را بخرم نه زخم های من خوب میشود ونه زخم های تو...